گت بلاگز

خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

ظاهر کاملا موجهی دارند؛ استیصال اندکی در صورت ارزش نشسته هست. زیاد خود را شهرستانی می نامند و از شما درخواست کمک می کنند؛ یا می خواهند به شهر دیگری بروند، پول ن

گدایی مدرن

گدایی مدرن

عبارات مهم : خاطره

ظاهر کاملا موجهی دارند؛ استیصال اندکی در صورت ارزش نشسته هست. زیاد خود را شهرستانی می نامند و از شما درخواست کمک می کنند؛ یا می خواهند به شهر دیگری بروند، پول ندارند یا می خواهند هزینه های خوابیدن شدن یکی از اعضای خانواده خود را تامین کنند یا در تلاش جهت تامین دارویی گرانقیمت هستند! زن هستند و از شما درخواست غذا می کنند؛ مرد هستند و از شما کمک هزینه می خواهند. آن ها در هر نوع لباسی در شهر دیده می شوند. نمی توان آن ها را از یکدیگر تمیز داد، آیا آن ها گدا هستند یا واقعا نیاز به کمک دارند؟ هیچ کس نمی داند! حتی شما دوست عزیز.

گدایی مدرن

در گزارش پیش روبه سراغ افرادی رفته ایم که یا طعمه این گدایان موجه شده است اند یا خاطراتی از آن ها دارند. نخستین نفر عاطفه هست، دختری ۳۲ ساله که در پایتخت کشور عزیزمان ایران زندگی می کند؛ عاطفه می گوید: «مردی میانسال با یک نسخه به دست در پیاده رو به سمت من آمد و از من خواست تا در تامین هزینه نسخه بیماری فرزندش به او کمک کنم ولی من که پیش از این چندین و چندبار به افراد اینچنینی برخورد کرده بودم، به او کمک نکردم و از کنارش رد شدم. متاسفانه در مسیر منزل و حتی ساعتی از شب را به این فکر می‏کردم که نکند این فرد واقعا نیاز به کمک داشت و کمک نکردن من باعث شد تا فرزندش دچار مسئله شود؛ آیا که او پول را جهت تامین هزینه یک آمپول خاص می خواست و من واقعا گیج شده است بودم.»

این نخستین تجربه عاطفه نبود و او می گوید چندین بار دیگر نیز با اشکال متفاوت در مکان های متفاوت به سراغ او آمده اند و از او درخواست کمک کرده بودند. عاطفه در ادامه می گوید: «ای کاش با او به بیمارستان می رفتم و مطمئن می شدم که فرزندش دچار مسئله شده است است و سپس به او کمک می کردم.»

ظاهر کاملا موجهی دارند؛ استیصال اندکی در صورت ارزش نشسته هست. زیاد خود را شهرستانی می نامند و از شما درخواست کمک می کنند؛ یا می خواهند به شهر دیگری بروند، پول ن

متاسفانه کمک خواستن ها یا به عبارتی گدایی های به این شیوه در کلانشهرها به وفور دیده می شود. در شهرهای بزرگ که افراد کمتر یکدیگر را می شناسند، بروز چنین پدیده ای زیاد بوده و در سال های اخیر نیز با توجه به اوضاع اقتصادی حاکم بر کشور، زیاد نیز شده است هست. گفتنی است این افراد که بعضاً به دروغ قصد اخاذی از مردم را دارند، به روز شده است هستند و هر لحظه نسخه های تازه به همراه خود دارند!

در خاطره ای که زهرا می گوید با موردی مواجه هستیم که نسخه ای به روز در دست داشته و از او کمک می خواهد. زهرا در این باره می گوید: «من تلاش می کنم به اشخاصی کمک کنم که حس می کنم نیاز به کمک دارند. اوایل به چندین نفر کمک کردم ولی دیدم این یک اپیدمی است و به روش های متفاوت این کار را انجام می دهند. بعد از مدتی که از روبه روی یک بیمارستان عبور می کردم، متوجه شدم فردی به طور ثابت هر لحظه جلوی بیمارستان است و چند باری که خواستم مچش را بگیرم دیدم که نسخه های به روز شده است دارد ولی هر لحظه روبه روی بیمارستان است و از افراد متفاوت پول می گیرد؛ مردم نیز دلشان می سوزد و کمک می کنند.»

دلسوزی و البته ناآگاهی دو مولفه مهم است که مردم به این افراد سودجو کمک می کنند. شما دلتان می سوزد، ترحم تمام وجودتان را می گیرد و اینجاست که دست به جیب می برید و بدون هیچ منطقی در دام این افراد خواهید افتاد. مینا از جمله افرادی است که می گوید هر بار در دام این افراد می افتد و به آن ها کمک می کند. او در این باره می گوید: «بیشتر مربوط به ترحم هست. من دلم می سوزد با این وجود که می دانم ممکن است این فرد دروغ بگوید. خودشان را می زنند به فلجی، نوزاد خود را در گوشه خیابان بغل می کنند، رسما می گویند نداریم. لابد ندارند دیگر؛ دروغ یا راستشان پای خودشان. من هم وضع مالی مناسبی ندارم که بگویم کمک های زیادی به آن ها می‏کنم. به کیفم نگاه می کنم هرچقدردر توانم باشد به آن ها پول می دهم.»

گدایی مدرن

تینا به عنوان خاطره ای عنوان می کند: «یک روز به عنوان کرایه از مادرم ۱۰ هزارتومان گرفتم؛ به خیابان که آمدم پیرزنی جلو آمد و درخواست کرایه مسیر کرد از من. مسیرش دور بود و حدود همین ۱۰ تومان درمی آمد. پول را به او دادم و خودم پیاده به مسیرم ادامه دادم تا مقصد. نمی دانم دروغ گفت یا راست ولی آن روز حس خوبی داشتم.»

برای نوشتن این گزارش با افراد زیادی صحبت کردیم؛ بسیاری ازآن ها گفتند مردم زیاد گرسنه هستند. به عنوان نمونه زمانی که درحال خوردن غذا هستند، این افراد به سراغ آن ها می روند و درخواست غذا می کنند، در زیاد موارد نیز مصاحبه شوندگان گفتند که جهت آن ها غذا تهیه کرده اند.

ظاهر کاملا موجهی دارند؛ استیصال اندکی در صورت ارزش نشسته هست. زیاد خود را شهرستانی می نامند و از شما درخواست کمک می کنند؛ یا می خواهند به شهر دیگری بروند، پول ن

حمیدرضا نیز خاطره جذابی دراین باره دارد. او از یک مادر و دو فرزندش می گوید که ظاهری معقول داشته و زن یک گوشی به روز در داشت و با لباسی که زیاد در قشر میانگین به اوج به چشم می خورد، روی جدول نشسته بود و دو فرزندش که نسبتاً تپل نیز بودند از مردمی که در خیابان در حال عبور بودند، درخواست کمک مالی می کردند! حمیدرضا در خاطره ای دیگر می گوید: «شاید باورتان نشود مردی میانسال به در منزل ما آمد. ظاهر مناسبی نداشت و به محض دیدن من درخواست کمک مالی کرد.

آن روز حال خوبی نداشتم جهت اینکه ردش کنم برود، مبلغی به او دادم ولی در کمال تعجب دیدم که نمی رود. به او گفتم برود ولی گفت پول بیشتری می خواهد، زمانی که کمی تندتر با او صحبت کردم چند قدم فاصله گرفت و گفت: حداقل یک ماچ بده! و پا به فرار گذاشت.» حمیدرضا در ادامه می گوید: «کمک کردن بد نیست ولی آنقدر تعداد چنین افرادی زیاد شده است و بی اعتمادی و عدم صداقت از آن ها می بارد که نمی توان به آن ها اعتماد کرد. هرچند هنوز هم عده ای به آن ها کمک می کنند که روز به روز در حال زیاد کردن تعدادشان هستیم.»

گدایی مدرن

شما جزو کدام دسته اید؟ ترحم و دلسوزی در آن لحظه به سراغتان می آید؟ کمک می کنید؟ تند برخورد می کنید؟ بدون مکالمه ای از کنارشان عبور می کنید؟ نمی توان الگوی مشخصی جهت واکنش‌ها با چنین افرادی در نظر گرفت ولی آن چه مشخص است این است که در مواجهه با چنین افرادی منطق را بر احساس مسلط کنیم، حتی شما دوست عزیز.

ابتکار

واژه های کلیدی: خاطره | بیمارستان | درخواست کمک | اخبار اجتماعی

تصویر مربوط به دانلود گدایی مدرن

نویسنده : getblogs

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود فایل های زبان اصلی شیمی تحلیلی
  • خرید کتاب فیزیکی از آمازون
  • افست کتاب زبان اصلی
  • چاپ افست کتاب
  • خرید کتاب از گوگل پلی
  • مجله نیوانگلند
  • خرید pdf کتاب خارجی
  • سایت خرید کتاب های خارجی
  • انتشارات کتاب خارجی
  • نمایشنامه
  • رفتن به نوار ابزار